سرخ بی نهایت
سبزی و با هجوم خزان گم نمیشوی نوری که در عبور زمان گم نمیشوی پنداشتند مرگ تو پایان نام توست اما بدان ز باورمان گم نمیشوی مثل عبور ثانیهها، مثل زندگی یک لحظه از ورای جهان گم نمیشوی با آنکه زخم خوردهی شام شقاوتی ای صبح! ای سپیده، زجان گم نمیشوی نام تو وسعتیست پر از آبروی عشق باورکن ای همیشه عیان ! گم نمیشوی در قلب آنکه عاشق نام بلند توست ای آبروی هر دو جهان گم نمیشوی |
منبع: کتاب حماسه های همیشه ج1 |