سرخ بی نهایت
هم اکنون که نعش تو را به ناکجا می برند
او در کافه ای نشسته و ودکا می نوشد
و مرگ تو را تحلیل علمی می کند...
بر او ببخش خواهرم!
روشن فکر است.
علی موسوی گرمارودی